هچل هفتای یه ذهن آشفته!

میان آدمیان چیزی نیست جز دیوار هایی که خود ساخته اند . تولستوی

هچل هفتای یه ذهن آشفته!

میان آدمیان چیزی نیست جز دیوار هایی که خود ساخته اند . تولستوی

باروون

امروز امتحان زیستمو دادم! 

برای من درس زیست شاید تنها درسی باشه که با تمام سلولام دوس دارم بهترین باشم توش!کاش  میشد بالاتر از بیستم نمره ای بود که از اونی که ۲۰ میشه هم بالاتر باشم!حسود نیستم اصلا...اما یه حس خاصی دارم به این درس! 

 

عالی دادم امتحانمو....عاشقتم خدا! 

 

 

وقتی اومدم خونه نشستم روی مبل و نزدیک به ۲۰بااااار .... ۲۰ تا ۲۵تا از شبکه های ماهواره رو عقب جلو کردم! 

تا بلکه یه اهنگی که دوس دارموو پیدا کنم.هرزگاهی یه جا توقف می کردمو اهنگیم گوش می کردم.اما از سر اجبار و بیکاری بود...یهو رسیدم به کنسرت یانی! 

 

یعنی من اگه پول داشتم ۶۰ بارم شده میرفتم کنسرتاش.به نظرم خیلی ادم فوق العاده ایه. 

 

من می تونم برای تک تک اهنگاش وقتی چشامو می بندم تو ذهنم تصویر سازی کنم! 

 

به معنای واقعی کلمه لذذذذذت بردم از دیدن کنسرتشو شنیدن صدای بی نظیر پیانوش....اون دختریم که ویلون میزد.... 

 

 

محشر بود!تمام روحم تغذیه شد تو اون چند دقیقه! 

 

 

 

 

این چند روز یه حس و حال خاصی دارم..... 

دیشب بعد مدت ها یه بارون زیبا و تند بارید! 

از همونا که عاشقانه دوسش دارمو دلم پر میزنه تا زیرش راه برمو تمام تنم خیس شه..... 

 

یه لحظه هایی هست که ادم حس می کنه اگه با خدا تو اون لحظه حرف بزنه...اگه دعا کنه خدا خوب به حرفاش گوش میده......نه اون لحظه که ادمای به اصطلاح روحانی!می گن! 

 

لحظه هایی که به قلب خودت الهام میشه که الان وقتشه....الان خدا منتظرته بری طرفش! 

 

 

برای من یکی ازون لحظه وقت باریدن بارونه..... 

 

 

نشد برم بیرون زیر بارون....اما رفتم تو بالکن خونمونو چشامو بستمو صورتمو گرفتم سمت اسمون..... 

قطره های بارون می خورد به صورتم.....چونم میلرزید از سرما......اما از ته دلم.....از ته ته دلم با خدا حرف زدم.... 

 

می دونستم داره گوش میده.....می دونستم با دقت داره نگام می کنه....حسش می کردم..... 

 

دعا کردم برای خودم.....برای .....! 

 

 

 

حال خوبی داشتم.....! 

شارژ شدمو برگشتم تو! 

 

 

 

خدایا شکرت به خاطر این که اسمونت بارید.....واقعا بهش احتیاج داشتیم! 

 

 

 

 

 

 

پ.ن:یادم باشه بعد امتحانام اهنگ وبمو عوض کنم.....دیگه با حال و هوام سازگار نیست.

نظرات 4 + ارسال نظر
حوری جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:46 ق.ظ http://afkarpichdarpich.wordpress.com

ی دوست جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ق.ظ

salam
بر دودوی مهربون
دودو جان خوشحالم که امتحانت رو خوب دادی.
منم از بچگی عاشق زیست و شیمی بودم ایول.
خوشحالم که حالت خوبِ و کلی انرژی مثبت داری.

خبرنگاری با تهوع های ذهنی جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ http://www.satra4114.blogfa.com

:)
لایک !

سپیده دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:12 ق.ظ http://javdanegi.blogsky.com

به به به....

خوشحالم که امتحاناتو داری خوب میدی...

این روزا ما همه پر شدیم از این حس هایی که خودمون ازش سر در نمیاریم...

بیخیال...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد