هچل هفتای یه ذهن آشفته!

میان آدمیان چیزی نیست جز دیوار هایی که خود ساخته اند . تولستوی

هچل هفتای یه ذهن آشفته!

میان آدمیان چیزی نیست جز دیوار هایی که خود ساخته اند . تولستوی

دلگیرم.... 

 

 

اره....از تو ..از خودت.....از تو که هم خونمی....عضوی از خونوادمی.... 

چرا اینطوری می کنی؟مگه چیکارت کردم؟؟؟ 

جز محبت؟هرچی بهم پریدی...هرچی بهم گفتی با این که از تو داشتم منفجر میشد هیچی نگفتم!اون وقت تو...مگه منو نمیبینی؟ 

هان؟ 

رفتارمو با خودت یعنی نمی فهمی؟یا خودتو می زنی به نفهمیدن؟ 

که چی مثلا ؟ 

چیو می خوای ثابت کنی که هر کاری می کنم بهم گیر میدی؟ 

هر وقت دوستات بهت زنگ میزنن هرکاری داشته باشی و لش می کنی تا بری با اونا.... 

نمی گم باهاشون نباش..به من چه اصلا؟ولی منم ادمم....کم کسی نیستم.... 

اون وقت با کسی که باهاش زندگی می کنی اینطوری رفتار می کنی؟ 

چرا نمی فهمی؟ 

من که جونم واست در میره....تو اوج عصبانیتم وقتی از خونه میری بیرون دعا می کنم سالم برگردی.... 

می گی دوسم داری؟؟؟دوست داشتن به حرف نیست...به عمله.... 

حتما باید بیفتم بمیرم تا بفهمی یکی از اعضای خانوادتو از دست دادی؟؟؟؟ 

می دونم دوسم داری.... 

اما یه وقتا یه کارایی می کنی....واقعا شک می کنم به این موضوع.... 

اره...حسودیم میشه به دوستات.... 

یه کار خواستم واسم انجام بدی.....یه کار ناقابل! 

 

اخمات زیر چونت....با اون سرعت میرونی که چی؟؟؟؟ 

چرا بهم تیکه پروندی؟؟؟؟ 

من لایقش نبودم...خیلی بی انصافی.... 

مردمو زنده شدم با اون رانندگیت..... 

چند نفر تو طول مسیر بهمون فش دادن خدا می دونه.... 

 

می دونم همیشه اینطوری نیستی.... 

اما بیشتر اوقات باهام نا مهربونی..... 

دلم گرفته ازت.....خیلی وقته..... 

اما از ترس این که خدا ازم بگیرتت باهات بد تا نمی کنم..... 

می گم خوب میشه.....اخلاقش اینه...دلش پاکه. 

 

قبلا هم تو کاغذ واست نوشته بودم.....اما بعدا پاره ش کردم...... 

 

خیلی بده تو......تو.....اشکم رو دراری...... 

 

 

 

با همه این اخلاقات و بدخلقیات...... 

 

همیشه دوست دارم......! 

 

 

 

 استرسی تا بهنگام!؟

 

 

بابا از سرکار میاد...بعد از سلام و احوال پرسی روزنامه رو از دستش گرفتم یه نگاهی بهش بندازم. 

حالا هیچ وقتم چیزی نمی خونم از توشا.... 

مثل این بچه ها که کتاب داستان میگیرن عکساشو نگاه می کنن دنبال عکس جالبم....یا خبر ورزشی!یا سینما و.... 

تو صفحه اول سریع چشم میفته به نتایج کنکور!!! 

باقیشو می خونم که نوشته تا ۱۰ مرداد اعلام میشه!!! 

(بگو به تو چه اخه دختر!!!کنکور دادی؟؟؟ازش جا موندی؟؟؟سر پیازی تا تهش؟!!) 

 

عین این دیوونه ها با خوندنش استرس میفته تو جونم! 

  

بعدش خندم مگیره می گم....خدا بهت رحم کنه.... 

زمانش برای خودت برسه می خوای چی کار کنی؟!!! 

 

 همیشه تمام زورمو استرسی نباشم ولی یه وقتا واقعا از کنترلم خارجه. 

 

 

 

پ.ن۱:دیروز تولد مامانم بود.دوس داشنم براش پست بذارم تو وبم اما نشد دیگه...درگیر اسباب کشی واینا.دلم می خواد کوتاه بگم:همه وجودمی فرشته ی مهربونم....همیشه کنارم باش...با تمام  بدیام دوسم داشته باش....عشق هیچکیو نمی خوام.....عشق همیشگی تورو می خوام اما!تولدت مبارک زندگی من. 

  

پ.ن۲:کار داداشم درست شد....خیلی خوشحالم.....یه موقعیت  محشر واسش جور شد....خداجونم ازت ممنونم. 

 

پ.ن۳:فارسی۱ رو خدا ازاد کرد!!!!

سلامی دوباره...... !

 

بدون مقدمه..... 

اسباب کشی کردم.....دیگه اینجا می نویسم.نمی خوام این پست اول رو با بد عنقی و دادن فحش و بدو بیراه به بلاگفا و مدیرش شروع کنم. 

 

خب اینجا هم خوبه....فقط مشکلش این گذاشتن عکسه!!! 

دستم هنوز راه نیفتاده....کم کم عادت می کنم. 

 

 

خب فعلا همین تا بعد ببینیم چی پیش میاد.....  

 

ادرس وب قبلیم اینه:www.doudou.blogfa.com

 

خدافسسسس